صدراصدرا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 29 روز سن داره
سپهرسپهر، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 18 روز سن داره

داداش کوچولوها

114- گربه ی بزرگ و وحشی شهر موشها

و درست هفته ی پیش پنج شنیه بود که آقای دزد به خانه ی ما سر زد و کل طلاهای مامان رو با خودش برد. و درست هفته ی پیش بود که خانه برای پسر ناامن شد. گمان بردیم درگیر ماجرا نیست اما با دیدن نگهبان ساختمان منزل مادربزرگ و نقل همه ی آنچا اتقاق افتاده دریافتیم که همه رو پی برده. و از آن شب گربه ی وحشی شهر موشها در کمین اوست و هر آن از در و دیوار خانه به سویش حمله ور است. و از آن شب برای آوردن شیی از اتاقش می خواهد که شش دنگ او را بپایم  و از آن شب موقع خواب می خواهد که بعد از خواب رفتن به او سر بزنیم و و از آن شب نیمه های شب که برای نوشیدن آب بیدار میشود، خوابش رو در اتاق مامان بابا ادامه می دهد. پسرکم ببخش که خیلی زود با کثیفی ای...
23 اسفند 1392

113- ده ماهگی سپهر

سپهر شیرین ماه ده ماهه شد. حسابی با رورئک حرفه ای رانندگی می کنه عاشق ماشین شارژی دادششه که با اجازه داداش شبها مخصوصا وقتی او خوابه ، با روروئکش می آد مامان رو میکشه تا توی اتاق جلوی ماشین و از مامان میخواد سوارش کنه بعد حساااابی کیف میکنه. کاملا با زبان خاص خودش مفهوم خواسته هاش رو میرسونه به انواع سیم هم علاقمنده،‌ با ورق زدن کتاب حسابی سرگرم میشه حلقه ی هوش رو بازی میکنه و میگه دَ ( دست )‌ و خودش دست میزنه. هر چی صدرا برداره یا بخوره می خواد !!!  - بابا کمی آواز میخونه و بعد سپهر با صدای آآآآآ میخواد که بابا ادامه بده. وقتی ازش پرسیده بشه بابا کو؟؟ - ااااااا ( یعنی رفت)‌ صدرا کو؟؟ - اااااااا ب...
23 اسفند 1392

112 - 4 سال گذشت

  از چشیدن طعم و دغدغه های پدر و مادریمان  از بودن خوش طعم تو در جمع مان  پسر خوب و شیرین ما صدرا 4 سال تمام عشقی بی مثال را برای ما رفم زدی  از تو ممنونیم  تولدت مبارک    پ.ن ( به دلیل مشغله ی خیلی زیاد مامان این پست به جای 11 اسفند در تاریخ 22 اسفند ارسال شد. با پوزش) ...
23 اسفند 1392
1